غریبان مدینه! در کربلا زینب صبورتان به میدان قتلگاه نگاه می کرد
و می دید که در یک طرف میدان عاشقانی آماده ی عروج و زنده نگهداشتن دین خدایند
اما در آن طرف میدان گرگ صفتانی آماده ی سقوط و دین فروشیند
این دختر مظلومتان می دید که عاشقان قلیلی هستند
در برابر کثیری از گرگ صفتان که دندان تیز کرده اند
بر گلوی برادرش حسین -گلویی که بوسگاه شما و نبی خدا بود-
دندان تیز کرده اند بر دستان برادرش عباس
حتی بر گلوی علی اصغر شش ماهه
و با هر نگاه به قتلگاه و
دیدن لاله های در خون خفته
غریب تر و خمیده تر شد