کوچه ی غربت

کوچه ی غربت

باعنایت خداخواهم نوشت
از غربت زهرا(س) و علی(ع)
گر همنوا شدی با ساقی کوثر (ع)
و به غربت فاطمه(س) دلت به درد آمد
اینجا متعلق به غریبان مظلوم مدینه است
پس هرچه دل تنگت خواست بنویس تا باهم براین عزیزان غریبمان بگرییم.شاید معرفتی شاید شفاعتی شاید نگاهی از یوسفش(ع)

طبقه بندی موضوعی

۶ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

بانویم!

میلاد عزیزانت است تهنیت 

اما شرمنده این مرغ دلم در کوچه های مدینه 

کنار پنجره بقیع پر کشیده 

به یاد روزی که بنده 

سرتاپا تقصیر را روز میلادت به

مدینه النبی راه دادی 

خانومم لیاقت نداشتم اما

خیلی به کوچه های دیارت نگاه می کردم 

گاهی از ته دل ناله می زدم

 اف برغافلان مدینه 

با پاره ی تن نبی خدا چه کردید؟!

چگونه توانستید در این کوچه ها به او سیلی زنید

آنهم جلوی کودکش حسن(ع)....

گاهی بر خودم نعره می زدم وای بر تو ای نفس 

بگو خودت چه کرده ای برای یوسفش ؟!


بانویم بقیع بوی خاصی داشت سراسر مظلومیت و غربت 

درکش را ندارم ولی شاید یوسفت نوازش می کرد 

غریبان بی شمع و چراغت را...

بانویم باز بوی میلاد عزیزانت رسیده به این حقیر 

این دل دیوانه تر شده و بهانه گیر تر 

بفرما با این دل دیوانه چه کنم که.................................................؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۹

با نگاه به پنجره بقیع تجسم می شود:

تداعی غربت،دستان بسته ی بابا،

کوچه،چادر خاکی،غریب مادر حسن(ع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۷
هر چه جست و جو می کنم 
در این دنیا فقط یک نتیجه یافت می شود 
هستی ام،جوانی ام،سربلندیم و...
 مدیون دختر خیرالبشر و عزیزانش است و بس...

پاره ی تن نبی(ص) به حق عزیزان دلربایت
 در عقبی هم دستگیر گدایانت باش 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۲ ، ۱۷:۲۲

چرا دائم الگریه نباشم 

وقتی غنچه های یاس کبود مولایم 

 را کنار رود فرات تشنه سر بریدند

و بر بدن های غرق به خونشان

 با سم اسبان بی شرمانه تاختند

در حالیکه بعد از آن همه جسارت

دم از مسلمانی جدشان هم می زدند 

آن حرام زاده های لعنتی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۱

از روزی که درب خانه ات سوخت

قلب گدایانت هم سوخت



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۲ ، ۲۳:۳۸

به هر گوشه از هستی ام نگریسته 

جز صدقه سرت بانویم به این گدا چیزی ندیده 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۲۳:۵۸