کوچه ی غربت

کوچه ی غربت

باعنایت خداخواهم نوشت
از غربت زهرا(س) و علی(ع)
گر همنوا شدی با ساقی کوثر (ع)
و به غربت فاطمه(س) دلت به درد آمد
اینجا متعلق به غریبان مظلوم مدینه است
پس هرچه دل تنگت خواست بنویس تا باهم براین عزیزان غریبمان بگرییم.شاید معرفتی شاید شفاعتی شاید نگاهی از یوسفش(ع)

طبقه بندی موضوعی

۲۹ مطلب با موضوع «اشک نوشت شما» ثبت شده است

سوختن با ساختن را دوست داشته 
چون ما را به یاد مادرسادات(س) انداخته
و اشکی پر از درد جاری شده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۰۸

مادری به پاکی و مهربانی ات

وجود ندارد حبیبه ی خدا 


کوثر قرآن میلادت مبارک 

یوسف زهرایم (ع) عزیز جانم 

برای تبریک خدمت مادر رفتی یاد ما هم .......




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۲۰

ابرهای گریه زا

بغض آسمان را

جاری کرده تا

بفهماند به ما

که ای زمینیان، مولا

عزادار مادربوده،تفریح و بازی دنیا

بس است دیگر،آن بالا هم عزا


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۴۱

محسنش را قبل از پا گذاشتن به عرصه ی گیتی 

بین فشار در و دیوار و با لگد در شکم بانو طوری کشتند

که صدیقه ی طاهره(س) با تمام وجود چیدن غنچه اش را حس کرد 


به فدای دل صبورت مادر سادات


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۱۱

مولا علی(علیه السلام)

در هیچ جنگی زمین نخورد اما 

هنگام شنیدن خبر شهادت مونسش 
حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها).........

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۰۴
شیعه ی علی(ع) دادخواهی 
و سیلی خوردن مادرسادات(س)
و گریه های حسنین(ع) و زینب صبورش(س)
را در کوچه های غربت هرگز فراموش نخواهد کرد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۲۵

یا رسول الله(صلی الله علیه و آله)!

تمام عمر را اگر بر مصائب اهل بیتت

خون گریه کرده باز هم کم است 


مولایم لطفا مددی تا آنها را نوشته

و آدم شده و با غفلت چشمان 

نازنین منتقم زهرایت(ع) را تر نکرده




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۵۸

اسم محسن که می شنوم 

در دلم فاطمیه برپا می شود 

و ملتمسانه زار می زنم 

کجایی یوسف مادر پهلو شکسته

کجایی امید منتظران دلسوخته

اما نه جوابی نه صدایی 

من می مانم و آه 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۲ ، ۱۸:۵۰

فخر زمین و آسمان

بانوی دو عالم!

کربلا سیراب شد از خون حسینت

اینجا هم سیراب شده از گریه های یوسف غریبت

........................................................................


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۴۷

بانویم!

میلاد عزیزانت است تهنیت 

اما شرمنده این مرغ دلم در کوچه های مدینه 

کنار پنجره بقیع پر کشیده 

به یاد روزی که بنده 

سرتاپا تقصیر را روز میلادت به

مدینه النبی راه دادی 

خانومم لیاقت نداشتم اما

خیلی به کوچه های دیارت نگاه می کردم 

گاهی از ته دل ناله می زدم

 اف برغافلان مدینه 

با پاره ی تن نبی خدا چه کردید؟!

چگونه توانستید در این کوچه ها به او سیلی زنید

آنهم جلوی کودکش حسن(ع)....

گاهی بر خودم نعره می زدم وای بر تو ای نفس 

بگو خودت چه کرده ای برای یوسفش ؟!


بانویم بقیع بوی خاصی داشت سراسر مظلومیت و غربت 

درکش را ندارم ولی شاید یوسفت نوازش می کرد 

غریبان بی شمع و چراغت را...

بانویم باز بوی میلاد عزیزانت رسیده به این حقیر 

این دل دیوانه تر شده و بهانه گیر تر 

بفرما با این دل دیوانه چه کنم که.................................................؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۲ ، ۱۶:۵۹